هنرهای تجسمی یکی از شاخههای هنری است که انواع فعالیتهای هنری که فرمهای قابل دیدن ارائه میدهند را در بر میگیرد. این شاخه در معنای امروزی آن بسیار گسترده است و از نقاشی و عکاسی گرفته تا مجسمهسازی، طراحی داخلی، و حتی معماری و فیلمسازی را پوشش میدهد. انواع هنرهای تزئینی و کاربردی مثل ساخت دریمکچر، پتینه کاری و حتی نجاری که برای زیبا کردن محیط استفاده میشوند هم از هنرهای تجسمی محسوب میشوند. با اینکه در نگاه اول این گستردگی رشتههای هنرهای تجسمی ممکن است باعث آشفتگی و ابهام شود، با در نظر گرفتن ویژگی قابلدیدن و ملموس بودن فرمهای هنری تجسمی این ابهام تا حد زیادی برطرف میشود.
در ادامه این مطلب از اکتیک تلاش میکنیم به این پرسش که هنرهای تجسمی چیست و چه انواعی از فعالیتهای هنری در آن قرار میگیرند پاسخ دهیم.
هنر تجسمی چیست؟
شاید بهتر باشد با توجه به گستردگی هنرهای تجسمی برای پاسخ به این پرسش اول ببینیم کدام انواع هنری هنر تجسمی (Visual Arts) نیستند. انواع فرمهای ادبی و کلامی، موسیقی، هنرهای شنیداری و تئاتر هنرهای تجسمی نیستند. البته در موارد زیادی پیش میآید که در این هنرها هم عناصری از هنر تجسمی مورد استفاده قرار بگیرد. در تعریف امروزی هنر تجسمی، هنرهای زیبا مثل نقاشی و مجسمه سازی، هنرهای تزئینی مثل شیشه گری، سفالگری و سرامیک، و انواع هنرهای کاربردی مثل طراحی صنعتی و معماری و طراحی داخلی در این دسته قرار میگیرند. همچنین بعضی از فرمهای جدید هنری مثل هنر مفهومی و پرفورمنس آرت هم با هنرهای تجسمی پیوند و اشتراکهایی دارند.
عنصر تصویری، تجسمی یا قابلدیدن بودن چیزی است که باعث میشود انواع هنرهای تجسمی از شاخههای دیگر هنری متمایز شوند. بهاینترتیب از مجسمهها و حجمهایی که در پارکها نصب میشوند تا فیلمی که قصد دارید ببینید و دریمکچر و تابلوی نقاشی که روی دیوار منزل خود نصب میکنید، همه نمونههایی از هنرهای تجسمی هستند. با این حساب هر نوع فرم هنری قابل دیدنی که باعث برانگیختن احساس یا تداعی و تفکر در مخاطب شود در دسته هنرهای تجسمی قرار میگیرد. بد نیست در اینجا به این موضوع توجه داشته باشیم که این درک از هنرهای تجسمی از ابتدای قرن بیستم و شکلگیری جنبشهای هنری «هنر و پیشه» (Arts and Crafts movement) و «هنر نو» (Art Nouveau) شکل گرفته است.
انواع هنرهای تجسمی
تا پیش از قرن بیستم تمایز سفت و سختی بین هنر بهعنوان یک فعالیت معنوی و صناعت وجود داشت. این نگرش باعث میشد هنرهای تجسمی محدود به نقاشی، طراحی و در رتبهای پایینتر مجسمهسازی باشد و هنرهای تزئینی یا کاربردی فعالیتهای هنری محسوب نمیشدند. بههرترتیب در اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم رویکرد جدیدی در هنرهای تجسمی شکل گرفت و انواع هنرهای تزئینی و کاربردی بهعنوان هنر تجسمی پذیرفته شدند. این تغییر نگرش باعث شده امروز دایره هنرهای تجسمی بسیار گسترده باشد و از گرافیک و تصویرسازی دیجیتال گرفته تا هنر چاپ و سفالگری و حتی هنرهای تزئینی مثل پتینه کاری را در بر گیرد.
طراحی: یکی از پایههای اصلی هنرهای تجسمی
طراحی هنر ترسیم یک تصویر یا شکل روی یک سطح با استفاده از هر ابزاری است. هنر طراحی غیرفیگوراتیو که با ثبت رد دستها با مواد رنگی انجام شده قدیمیترین فرم از هنرهای تجسمی است که در غارهای تمدنهای اروپایی و افریقایی پیدا شده و زمان شکلگیری آنها ۶۴۰۰۰ سال پیش است. طراحی فیگوراتیو و ترسیم تصاویر حیوانات و افراد هم سابقهای طولانی دارد و به پیش از تاریخ و ۳۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ سال قبل بر میگردد. برای دیدن این طراحیهای قدیمی و آشنایی بیشتر با اولین نمونههای هنرهای تجسمی، تماشای فیلم مستند «غار رویاهای از یاد رفته» (۲۰۱۰) اثر ورنر هرتزوگ توصیه میشود. با دیدن این فیلم متوجه میشوید تجربه طراحی که همه ما در کودکی با آن سرگرم شدهایم به پیش از ابداع زبانهای بشری بر میگردد.
امروزه هم طراحی اهمیت خود را در هنرهای تجسمی همچنان حفظ کرده و هنرمندان طراح برای طراحی مجموعهای از ابزارهای دستی مثل ذغال، مداد، خودکار، جوهر، قلممو، مداد رنگی، مداد کنته، پاستل و ماژیک، و ابزارهای دیجیتال را در اختیار دارند. تکنیکها و روشهای مختلفی از طراحی وجود دارد که از بین آنها میتوان به طراحی خطی، سایهروشن، حجیمسازی و طراحی پرسپکیتو یا واقعگرا اشاره کرد. طراحی برای نقاشی و هنرهای تجسمی دیگر مانند یک پایه یا چارچوب عمل میکند که از طریق آن محدودهها و ظرفیتهای هر اثر هنری مشخص میشود. این کار حداقل از زمان مصر باستان که از طراحی با جوهر روی پاپیروس برای ترسیم افراد پیش از نقاشی یا ساخت مجسمه آنها استفاده میشده مرسوم بوده است.
نقاشی و تکامل تصویر در هنرهای تجسمی
نقاشی هنر استفاده از انواع پیگمنتهای رنگی برای نشان دادن یک تصویر است. مانند طراحی، نقاشی هم قدمتی در حد نقاشیهای غارها و صخرههای پیش از تاریخ دارد. این باور وجود دارد که بهترین نمونههای اولیه نقاشیها به حدود ۳۲۰۰۰ سال پیش بر میگردد. این تجربههای اولیه هنرهای تجسمی در غارها تصاویری از گاومیشها، گاوها، اسبها و غزالها را با پیگمنتهای قرمز، قهوهای، زرد و سیاه نشان میدهند. اولین نقاشیهای فیگور انسان به دوره مصریان باستان بر میگردد. در مقبره بزرگ رامسس دوم، ملکه او در حال هدایت توسط ایزیس تصویر شده است. این نقاشیها فیگورهای شمایلی با حالتی مسطح و بدون عمق را وارد هنرهای تجسمی کردهاند.
یونانیها سهم مهمی در پیشرفت نقاشی و هنرهای تجسمی داشتند اما متاسفانه بیشتر این نقاشیها از بین رفته است. یک مجموعه از نمونههای باقیمانده یعنی پرترههای مومیایی فیوم (Fayum Mummy Portraits) مربوط به تمدن هلنیستی روم هستند و در شهر آنتینوپولیس که از عهد امپراطوری هادریانوس باقی مانده پیدا شدهاند. پرترههای فیوم یکی از معدود نمونههای نقاشی روی پنل هستند که از دوران کلاسیک روم باقی مانده است. تمدنهای رومی و یونانی از قرن ۴ پیش از میلاد تا قرن اول نقش مهمی در پیشرفت نقاشی شمایلی (Icon Painting) و هنرهای تجسمی داشتند. با فراگیر شدن مسیحیت هنر نقاشی در خدمت شمایلنگاریهای مذهبی درآمد و سیر تحول فیگورهای انسانی را در سنتهای نقاشی کتابهای مصور مذهبی در قرون وسطی میتوان دید.
جنبش رنسانس از قرن ۱۳ تا ۱۶ توسط نقاشان ایتالیایی، از گیوتو تا لئوناردو داوینچی و رافائل پیگیری شد و در آن سیر پیشرفت نقاشی فیگوراتیو انسانی در هنرهای تجسمی ادامه یافت. پیتر بروگل پدر از هلند و هانس هولباین پسر از آلمان از جمله نقاشانی بودند که تحت تاثیر این سنت ایتالیایی قرار گرفتند و نقاشی اشخاص و فضاها بهصورت ۳بعدی را ابداع کردند. این سنت هنرهای تجسمی بعد توسط استادان دوران طلایی آلمان در قرن ۱۷ مانند رامبرات و ورمیر ادامه یافت. در همین دوره نقاشی باروک هم توسط کاراواجیو و پیتر پل روبنس شکل گرفت. آنیباله کاراچی هم در دوره باروک نقاشی وهمآمیز سقفی را در کلیساها و ساختمانهای ایتالیایی توسعه میداد. نورپردازی دراماتیک و فضاسازی واقعگرایانه و ۳بعدی از جمله دستاوردهای هنرهای تجسمی در دوران باروک بود.
جنبش مهم بعدی در تاریخ نقاشی و هنرهای تجسمی امپرسیونیسم است که توسط نقاشان فرانسوی قرن ۱۹ مانند کلود مونه، پیر اگوست رنوار و پل سزان ایجاد شد و در آنها صحنههای نقاشی به بیرون از استودیو و زندگی واقعی و روزمره برده شدند. آنها با استفاده از قلمموهای نازک و رنگهای ترکیبنشده به درجه بالایی از تنوع رنگ رسیدند. این جنبش تاثیری گسترده در هنرهای تجسمی و نقاشی داشت و در آن توجه هنرمند از صحنههای نمادین و تاریخی یا مذهبی به جزئیات روزمره و زندگی عادی منعطف شد. در اواخر قرن ۱۹ بعضی از نقاشان جوان مانند پل گوگن و ونگوگ تلاش کردند با استفاده افراطی از فرمهای هندسی و رنگبندیهای غیرطبیعی احساسات و نوعی نمادگرایی عمیق را در هنرهای تجسمی به مخاطب منتقل کنند.
در نهایت جنبشهای قرن بیستم نقاشی مانند اکپرسونیسم، نمادگرایی سوررئالیستی، فاویسم و کوبیسم هر یک با انبوهی از هنرمندان نقاش، عکاس، مجسمهساز، فیلمساز، گرافیست و کولاژ آرتیست نقش مهمی در پیشرفت تاریخ و انواع هنرهای تجسمی داشتند.
سفالگری و هنرهای تجسمی کاربردی
تاریخ سفالگری یا هنر سرامیک که یکی از فرمهای مهم هنرهای تجسمی است با تاریخ پیدایش چرخ در ۳۵۰۰ سال قبل از میلاد شروع میشود و تا امروز کموبیش به همان شکل ادامه دارد. نام سرامیک از کلمه کرامیکوس (keramikos) یونانی به معنای کوزه (Pottery) گرفته شده است. هنر سفالگری یکی از هنرهای کاربردی است که نقش مهمی در پیشرفت هنرهای تجسمی داشته است. سفالگری در بیشتر تمدنهای بزرگ مثل چین، کرت، یونان، ایران، مایا، ژاپن، و کره تاریخ شکلگیری و پیشرفت خود را داشته است. استفاده از لایههای تزئینی و نقاشی روی کوزه و سفال برای اولین بار در چین باستان انجام شده است. این فرم از هنرهای تجسمی به سرعت به تمدنها و فرهنگهای دیگر منتقل شده و در آنها سیر پیشرفت بومی خود را ادامه داده است.
هنر سفالگری سنتی با تاکید بیشتری روی جنبه کاربردی اثر شناخته میشود و برای همین کوزهگری یکی از فرمهای هنرهای تجسمی است که تا به امروز سیر پیشرفت خود را ادامه داده است. در قرن بیستم و دوران معاصر که عملا کاربرد کوزهها کمتر شده، تاکید بیشتری روی جنبههای هنری سفالگری میشود. نمونههای بیشماری آثار هنرهای تجسمی سفالگری در جنبشهای هنر و پیشه و آرت نوو در کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه، ژاپن، کره و ایالات متحده در دست است. سفالگری یکی از فرمهای مهم هنرهای تجسمی معاصر محسوب میشود.
مجسمه سازی: تمرکز روی بدن در هنرهای تجسمی
مجسمه سازی یکی از رشتههای هنرهای تجسمی است که فرمهای ۳بعدی تولید میکند و در دسته هنرهای پلاستیک یا ریختدادن به اشیا قرار میگیرد. نمونههای باستانی مجسمه سازی روی سنگ به لطف دوام بالای این ماده از تمدنهای مختلف غربی و شرقی باقی مانده است. هر چند این آثار هنرهای تجسمی در بیشتر موارد در زمان خود رنگآمیزی داشتهاند که اثر زیادی از آن باقی نمانده است. بههمینترتیب کمتر نمونهای مجسمههای چوبی ساخت هنرمندان باستان و قرون وسطی در دسترس است. مجسمههای سنگی نمونههای برجسته و گرانقیمت هنرهای تجسمی هستند که ساخت آنها از عهده بیشتر افراد خارج بود و معمولا با اهداف تبلیغات حکومتی یا مذهبی در کشورهای مختلف ساخته شدهاند.
از سنت غربی مجسمه سازی یا تندیس سازی در دوران یونان و روم با موضوعاتی که بر گرفته از اساطیر هلنیستی بودند شاهکارهای زیادی باقی مانده است. در قرون وسطی این میراث هنرهای تجسمی در مجسمهسازی گوتیک به توصیف وسوسهها و دردهای انسان مسیحی منتقل شد. مجسمه سازی رنسانس با احیای فرمهای کلاسیک و تلفیق آنها با اسطورههای مذهبی در آثاری مثل تندیس داوود میکلآنژ به اوج خود میرسد. در دوران مدرن هنر مجسمهسازی با دور شدن از نقش اولیه خود و پیشرفت هنرهای تجسمی، به تمرکز روی جنبههای فیزیکی بدن پرداخت.
این رویکرد در آثار اگوست رودن با بیشترین حد از تمرکز واقعگرایانه روی ویژگیهای فردی و ضعفها و کاملنبودن انسان ادامه پیدا کرد. رودن یکی از مهمترین هنرمندان هنرهای تجسمی مدرن است که تاریخ تندیسسازی را مانند میکلآنجلو به پیش و پس از خود تقسیم میکند. تاثیر او در تغییر نگرش کلی به بدن انسان علاوه بر مجسمهسازی در رشتههای دیگر هنرهای تجسمی مثل طراحی و نقاشی روی بسیای از هنرمندان تجسمی نقاشی مدرن از گوگن و پیکاسو گرفته تا سوررئالیستها غیر قابل انکار است.
شیشه گری، یک فرم کاربردی دیگر هنرهای تجسمی
شیشه گری هنر ذوب کردن شیشه در کوره و دمیدن در آن برای شکلدادن به شیشه و ساخت بطری، تُنگ، حباب و پارچ است. نمونههای استفاده از شیشه در تزئینات و به شکل مسطح در هند و ایران به حدود ۲۲۵۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بر میگردد. شیشهگری یکی از هنرهای تجسمی است که اولین نمونههای تاریخی امروزی آن در میانه قرن یک پیش از میلاد ایجاد شده است. این هنر مانند سفالگری در تمدنها و کشورهای مختلف سیر شکلگیری و پیشرفت متفاوتی داشته است. هنر شیشه گری یکی از هنرهای تجسمی است که با پیشرفت تاریخ و کشف انواع جدیدتر مواد شیشهای که زودتر به نقطه ذوب میرسند به امکانات جدیدی رسیده است.
استفاده از رنگ و لعاب روی شیشهها و تبدیل آنها به هنرهای تجسمی به شکل امروزی در ایران از دوره سلجوقیان آغاز شده است. انواع قدیمیتر این هنر در ایران از دوره ساسانیان و اشکانیان به جا مانده است. روشهای اصلی شیشه گری به دو نوع دمیدن یا فوتی آزاد، و دمیدن قالبی تقسیم میشود. روش فوتی آزاد که با استفاده از میله برای شکلدهی شیشه مذاب مشخص میشود قدیمیترین نوع هنر شیشهگری کاربردی است که تا پایان قرن ۱۹ رواج داشته است و امروزه هم بهعنوان یک هنر تزئینی از آن استفاده میشود. شیشهگری یکی دیگر از هنرهای تجسمی است که در گذشته بیشتر با تمرکز روی جنبه کاربردی آن بهعنوان یک فن یا پیشه شناخته میشده است. اما با ایجاد روشهای تولید مدرن و کارخانهای، تولید دستی آن بیشتر با تمرکز روی جنبه هنری آن انجام میشود.
مکرومه بافی: هنرهای تجسمی و صنایع دستی
مکرومه بافی یکی دیگر از هنرهای تجسمی است که در آن از گره زدن طناب و الیاف پارچهای برای ایجاد فرمهای تزئینی و هنری استفاده میشود. شکلگیری این نوع از هنر تزئینی به دوران بابل و آشوریها بر میگردد که در آن زمان از آن برای تولید لباس استفاده میشده است. این هنر توسط اعراب به شکل امروزی آن نزدیکتر شد و از آن زمان با نام مکرومه (مکرمیه) شناخته میشود. یکی از کاربردهای مکرومه دور نگه داشتن حشرات از شترها و اسبها در تمدنهای عرب و شمال افریقا بوده است.
هنر مکرومه بافی یکی از هنرهای تجسمی است که در ابتدا بهعنوان یک هنر و پیشه زنانه تولید شده و توسعه یافته است. دریانوردان هم در مواقع بیکاری به مکرومه بافی میپرداختند و محصولات خود را در بندرهایی که رهسپار آن بودند میفروختند. در دوره جنگهای صلیبی و فتح بخشهایی از اسپانیا توسط مسلمانان عثمانی، هنر مکرومه بافی به ایتالیا و سپس اروپا منتقل شد. در قرن ۱۷ این هنر به یکی از هنرهای دستی زنان در انگلستان تبدیل شد. در دوره ویکتوریایی انگلستان هنر مکرومه بافی محبوبیت زیادی پیدا کرد و از آن برای ساخت رومیزی، روتختی و پرده استفاده شد. امروزه مکرومهبافی بهعنوان یکی از هنرهای تجسمی شناختهشده هنوز برای تولید اشیا هنری تزئینی کاربرد و مقبولیت عام دارد.
نجاری، کاربردیترین فرم هنرهای تجسمی
نجاری یک پیشه مهارتی است که در آن از بریدن، شکل دادن و نصب چوب برای ایجاد محصولات مختلف استفاده میشود. نجاری یکی از هنرهای تجسمی است که تاریخ آن به دوران سنگی و دوران برنز بر میگردد و برای ساخت مصالح ساختمانی، کشتی، پل، و لوازم و اشیا مختلف از آن استفاده میشده است. قدیمیترین نمونههای موجود نجاری که در اروپا پیدا شدهاند متعلق به ۷۰۰۰ سال تا ۵۲۶۵ سال قبل از میلاد هستند. مهارت و تکنیکهای نجاری تا پیش از ظهور چاپ بهصورت سینه به سینه منتقل میشده و اطلاعات زیادی در مورد این دانش در دوران باستان و پیش از تاریخ در دست نیست.
نجاری کاربرد گستردهای در زمینههای مختلف از ساختمانسازی گرفته تا صنایع گوناگون داشته است. تولید اشیا هنری و مبلمان یکی از این کاربردها بوده که در آن روی جنبه هنری و تزئینی نجاری تمرکز میشده است. این رویکرد تا به امروز همچنان به قوت خود باقی است و هنوز محصولات نجاری یکی از محبوبترین و ارزشمندترین انواع محصولات تزئینی و کاربردی محسوب میشوند. در حال حاضر نجاری یک رشته فنی تحصیلی است که در مدارس و دانشگاههای مختلف تدریس میشود. امروزه ماشینآلات پیشرفتهای برای فعالیتهای نجاری کاربردی در دسترس است که استفاده از آنها به دانش و مهارت بالایی نیاز دارد. نجاری و تولید محصولات چوبی هنرهای تجسمی هم در زمینههای مختلف همچنان موضوعیت خود را حفظ کرده است.
دریمکچر
دریمکچر یکی از هنرهای تجسمی سنتی مربوط به سرخپوستان است که در آن با گرهزدن رشتههای الیاف نوعی آویز مشابه تار عنکبوت ایجاد میشود و معمولا پر به آن آویخته میشود. اقوام سرخپوست از این آویزها برای محافظت افراد و تزئین محیط استفاده میکردند. در بعضی از روایتها به کاربرد دریمکچر در گرفتن مار هم اشاره شده است. بههرترتیب این هنر از دهه ۱۹۶۰ و افزایش تمایل به محصولات هنری بومی محبوبیت یافت و امروزه در کشورهای مختلف از جمله در ایران تولید شده و برای کاربردهای تزئینی مورد استفاده قرار میگیرد.
تفاوت هنر دریمکچر با مکرومه بافی در نوع گرهها است و هر دو آنها با گرهزدن رشتههای الیاف تولید میشوند. این فرمهای هنرهای تجسمی در موارد زیادی با عنوان صنایع دستی هم شناخته میشوند. این هنرها در فرهنگها و اقوام مختلف به شکلهای گوناگون در طول تاریخ تولید شده و پیشرفت پیدا کردهاند. آویزهای مکرومه بافی سنتی در ایران و فرهنگهای محلی خاورمیانه هم یافته میشوند که اگرچه تفاوتهایی در فرم و کارکرد با دریمکچر دارند، شباهتهای آشکاری هم بین آنها دیده میشود.
پتینه کاری
پتینه کاری یکی از هنرهای تجسمی است که با ایجاد یک لایه از مواد مختلف روی سطوح مسی، برنزی یا فلزی، یا بعضی از سنگها و اشیا چوبی آنها را تزئین کرده و به آنها حالتی کهنه و زیبا میدهد و از آنها در مقابل اکسید شدن و آسیب دیدن در گذر زمان محافظت میکند. در پتینه کاری فلز از ترکیباتی مثل اکسیدها، کربناتها، سولفیدها و سولفاتها برای جلوگیری از آسیب دیدن فلز در مقابل عوامل فرساینده جوی استفاده میشده است. استفاده از لایههای مختلف رنگی و محافظ در پتینه کاری در تمدنهای مختلف شکلهای گوناگونی داشته است. بسیاری از اشیا و مجسمههای فلزی و سنگی باقیمانده از دورههای تاریخی مختلف دارای لایههای پتینه کاری هستند.
پتینه کاری یکی از هنرهای تجسمی است که از دوران باستان تا امروز به پیشرفت خود ادامه داده است. فنون این هنر قدیمی درست مثل نجاری تا پیش از چاپ بهشکل سینه به سینه منتقل میشده و اطلاعات زیادی در مورد نحوه انجام آن در گذشته در دسترس نیست. در حال حاضر پتینه کاری یکی از هنرهای تزئینی و کاربردی است و در ساخت وسایل چوبی ارزشمند و مبلمان برای زیباسازی و محافظت مورد استفاده قرار میگیرد. پتینه کاری از روش تولید دشوارتر و ارزش بیشتری نسبت به رنگ برخوردار است و برای تزئین وسایلی که ارزشمندتر محسوب میشوند استفاده میشود.
رزین کاری
رزین کاری با استفاده از مواد ارگانیکی که گیاهان برای محافظت خود تولید میکنند و قابل تبدیل به پلیمر هستند شناخته میشود. رزین کاری یکی از هنرهای تجسمی بسیار قدیمی است که به آن در اسناد تاریخی به جا مانده از مصر و یونان باستان اشاره شده است. در آن زمان این مواد بسیار ارزشمند بوده است و در تولید عطرها و خوشبوکنندهها مورد استفاده قرار میگرفته است. این مواد ارگانیک توسط گیاهان برای محافظت در مقابل آفتها و حشرات تولید میشود و خود اصطلاح رزین در یونانی و لاتین به معنی «شیره کاج» یا گیاهی است که امروزه از آن اطلاعی وجود ندارد.
رزینهای ترکیبی از دوران باستان برای محافظت اشیا در مقابل اکسیژن و فرسایش در طول زمان کاربرد داشتهاند. پیشرفت تکنولوژی انواع جدیدتر ترکیبهای اپوکسی و پلیمری رزین را ایجاد کرده که در هنرهای تجسمی کاربرد بسیار زیادی دارند. امروزه از رزین کاری برای ساخت اشیا تزئینی و در بعضی از موارد پوشش اشیا هنری استفاده میشود. مجسمهها و تندیسهای رزین کاری یکی دیگر از فرمهای هنری استفاده از این ماده ارگانیک و شیمیایی محسوب میشوند. با توجه به حالت شفاف رزین و مشابهت آن با شیشه از آن بهعنوان یک پوشش زیبا برای اشیا هنری ارزشمند استفاده میشود.
بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!