رفتن به محتوا

مجسمه سازی و هرچیزی که می‌خواستید از آن بدانید

هنر مجسمه سازی

«هر سنگی یک مجسمه در خود دارد و وظیفه مجسمه‌ساز این است که آن را کشف کند». این جمله میکل‌آنژ، راز کار مجسمه سازی را به ما می‌گوید: کشف. مجسمه‌سازی به‌عنوان یکی از هنرهای تجسمی، کشف را به هنرمند هدیه می‌دهد، پس اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که از جستجوی خودتان در سنگ، چوب، گل، فلز و کاغذ لذت می‌برید، مسلماً مجسمه‌سازی برای شما بهترین انتخاب برای ورود به هنر است.برای آموزش مجسمه سازی، هم می‌شود خودتان دست به کار شوید و هم از استادان این رشته برای یادگیری کمک بگیرید. به‌هرحال ما اینجاییم تا به شما بگوییم هر موقع خواستید این راه پرپیچ‌وخم را همراه با یک راهنما و معلم طی کنید، می‌توانید از استادان اکتیک کمک بگیرید که امکان ارتباط حضوری و آنلاین با آن‌ها را برای شما فراهم کرده‌ایم.

هنر مجسمه سازی چیست؟

معرفی هنر مجسمه سازی

کلمه Sculpture برگرفته از کلمه لاتین sculpere به‌معنای کنده‌کاری است. مجسمه‌ها به‌عنوان یکی از قدیمی‌ترین هنرهای تجسمی، چیزی بیش از اشیایی خیره‌کننده هستند که می‌توان به آن‌ها نگاه کرد. مجسمه‌های ایستاده به‌دلیل واقعی بودنشان، برخلاف هر رسانه هنری دیگر، این توانایی را دارند که داستان‌هایی درباره مردم، مکان‌ها و دوران گذشته بیان کنند. مجسمه سازی نوعی بیان هنری است که شامل مدل‌سازی یا حکاکی سنگ، چوب یا مواد دیگر است. طیف گسترده‌ای از مواد از جمله خاک رس، چسب، سنگ، فلز، پارچه، شیشه، چوب، بتن، لاستیک و مواد ترکیبی را می‌توان در این هنر مورد استفاده قرار داد. مواد را می‌توان حکاکی، مدل‌سازی، قالب‌گیری و مونتاژ کرد یا حتی دوخت.

دایره المعارف بریتانیکا درباره این هنر جملات زیر را بیان کرده است: مجسمه سازی در دسته هنرها جای می‌گیرد و یکی از مهم‌ترین هنرهای تجسمی است. مجسمه سازی یک اصطلاح ثابت نیست که برای یک دسته‌بندی دائمی از اشیاء یا مجموعه‌ای از فعالیت‌ها اعمال شود. مجسمه سازی نام هنری است که رشد و تغییر می‌کند و مدام در حال گسترشِ دامنه فعالیت‌های خود و ایجاد انواع جدیدی از اشیاء است. دامنه این اصطلاح در نیمه دوم قرن بیستم بسیار گسترده‌تر از دو یا سه دهه قبل بود و در وضعیت سیال هنرهای تجسمی در قرن بیست‌ویکم، هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که توسعه آینده آن چه خواهد بود.

تاریخ مجسمه سازی

هنر مجسمه سازی به‌عنوان شکلی از کنش انسان در نسبت با جهانش، از دوران ماقبل تاریخ وجود داشته است. اولین آثار مجسمه سازی شناخته‌شده مربوط به حدود ۳۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح است. انسان اولیه، اشیایی سودمند خلق می‌کرد که با فرم‌هایی شبیه به مجسمه تزئین شده بودند. مردمان باستان همچنین برای مقاصد معنوی یا مذهبی، پیکرهای حیوانی و انسانی را که با استفاده از استخوان، عاج یا سنگ حکاکی شده بودند، خلق می‌کردند. فرهنگ‌های مصر و بین النهرین اغلب مجسمه‌هایی را در مقیاسی عظیم می‌ساختند. این مجسمه‌ها به زندگی مذهبی مربوط می‌شد یا به‌عنوان یادگاری ماندگار برای قدرت حاکمان عمل می‌کرد. از طرفی در یونان و روم باستان، شکل انسان موضوع غالب در مجسمه سازی بود و هنرمندان یونان به درجه بالایی از طبیعت‌گرایی در مجسمه‌سازی‌هایی با فرم بدن انسان، دست یافتند.

تاریخ مجسمه سازی

میکل‌آنژ در مجسمه معروف خود از حضرت داوود از دنیای باستان وام گرفته است و با حکاکی بدن انسان در حالتی کنتراپوستو، فردی را در حالتی آرام و طبیعی به تصویر می‌کشد. هنرمندان دوره باروک که پس از آن به‌تصویر‌کشیدن فرم انسان ادامه دادند، اغلب آثار خود را با استفاده از فیگورهای متعدد در ترکیب‌بندی‌هایی بسیار پویا می‌ساختند. در دوره باروک هم، فرم‌های انسانی به‌صورت مارپیچی و در‌حال‌چرخش به دور یک فضای خالی، ساخته می‌شد و حرکت و انرژی این اشکال انسانی به بینندگان زوایای دید متعددی می‌داد. در قرن هجدهم، علاقه به مکان‌های باستانی‌ای مانند هرکولانیوم و پمپئی، علاقه‌ای دوباره به هنرهای یونان و روم باستان برانگیخت. اینجا بود که دوران مجسمه سازی نئوکلاسیک از میل به آغشته‌کردن هنرهای تجسمی با تعهد اخلاقی نشات گرفت چون در آن زمان تصور می‌شد که اثر هنری می‌تواند نمونه‌ای از آرمان‌های باستانی را خلق کند.

مجسمه سازی در دنیای انسان مدرن

مجسمه سازی مدرن

در نیمه دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، جنبشی به نام مدرنیسم از سبک نئوکلاسیک ریشه گرفت. در این زمان، مجسمه‌سازان علاقه کمتری به طبیعت‌گرایی نشان می‌دادند و بیشتر به سبک‌سازی، فرم و کیفیت‌های متضاد متریال توجه می‌کردند. هنرمندان توجه بیشتری به رئالیسم روانی داشتند تا رئالیسم فیزیکی. بعدها، علاقه هنرمندان به روان‌شناسی منجر به مجسمه سازی انتزاعی‌تر شد (مانند کارهای هنری مور و آلبرتو جاکومتی).

در اواخر قرن بیستم، بسیاری از هنرمندان به کار در رسانه‌های سنتی ادامه دادند اما شروع به کشف انتزاع یا ساده‌سازی فرم‌ها و حذف جزئیات کردند. برخی از هنرمندان، مجسمه‌های خود را از پایه‌های سنتی برداشتند و به‌جای آن کار را روی سیم یا کابل آویزان کردند تا امکان حرکت و ایجاد مجسمه‌های جنبشی ایجاد شود. مجسمه‌سازان دیگر شروع به کاوش در مواد جدید کردند و از اشیاء یافت‌شده یا دور‌انداخته‌شده، استفاده کردند. هنرمندان دیگر، با ارج‌نهادن به ایده یا مفهوم پشت یک اثر هنری، رویکرد غیرمستقیم‌تری در کار خود داشتند و طرح‌هایی را برای آثار هنری خلق کردند که بعدها توسط دیگران ساخته شد.

اخیراً، هنرمندان مرز بین رسانه‌های هنری مختلف را با ترکیب مواد مجسمه‌سازی با صدا، نور، ویدئو پروجکشن و تصاویر دو بعدی برای ایجاد محیط‌های سه‌بعدی، در‌هم‌تنیده‌اند. این شکل از هنر که به‌عنوان هنر اینستالیشن شناخته می‌شود، فراتر از تماشای سنتی یک مجسمه است. هنرمندان نحوه تعامل ما با یک فضای خاص را با ایجاد یک تجربه فراگیر و چندحسی که بیننده می‌تواند در آن شرکت کند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهند.

تجربه مجسمه سازی

تجربه کردن مجسمه سازی

مجسمه‌ساز کیست و تجربه هنر مجسمه سازی به‌لحاظ اقتصادی، کار با متریال، حضور در جامعه هنری یا دنیای آثار تجاری چگونه است؟ یک مجسمه‌ساز چگونه می‌تواند تجربه مجسمه سازی خودش را ارتقا بدهد و اصولاً باید چه کاری انجام دهد؟ ما در ادامه به این سؤالات جواب داده‌ایم: اول بگوییم که مجسمه‌ساز یک هنرمند تجسمی است که معمولاً خوداشتغال است. او ممکن است به‌صورت پاره‌وقت در حیطه مجسمه سازی کار کند و برای پرداخت صورت‌حساب‌های معمولی، یک شغل نیمه‌وقت یا تمام‌وقت در زمینه شغلی دیگری داشته باشد. کسی که مدرک تحصیلی مجسمه سازی دارد، ممکن است در هنرستان یا دانشگاه، مجسمه سازی را تدریس کند. مجسمه‌سازان، مجسمه‌ها را در یک استودیوی خانگی یا در فضای تجاری که به آتلیه هنرمندان تبدیل شده است، می‌سازند.

توسعه ایده‌هایی برای ساخت مجسمه‌ها و خلق آن ایده‌ها، وظیفه اصلی یک مجسمه‌ساز است. او ممکن است با یک یا چند متریال کار کند که این متریال می‌تواند شامل کاغذ، سنگ، فلز، یخ یا چوب باشد. تکنیک‌های مجسمه سازی و اندازه‌های قطعات مجسمه سازی، از یک هنرمند به هنرمند دیگر بسیار متفاوت است. به‌عنوان‌مثال، یک مجسمه‌ساز ممکن است در مجسمه‌های کوچک چوبی حکاکی‌شده تخصص داشته باشد، در‌حالی‌که دیگری ممکن است، آثار دیواری سه‌بعدی بزرگ را از کاغذ نورد یا تا شده بسازد.

هر مجسمه سازی در زمانه ما باید زمانی را صرف ارتقای استعداد و توانایی هنری خود کند. برای شناخته‌شدن هم هنرمندان باید با کارهای خودشان، نامی برای خودشان دست‌وپا کنند و هم در جامعه کار کنند و لینک‌های ارتباطی خود را بسازند. افرادی که در این موقعیت قرار دارند باید کارت‌پستال‌ها و پورتفولیوهایی بسازند که تصاویری از آثار هنری آنها را نشان دهد. آن‌ها ممکن است وب‌سایتی داشته باشند که یک گالری از مجسمه‌هایشان را نمایش می‌دهد. همچنین هر مجسمه سازی، سعی می‌کند آثار خود را در گالری‌ها یا موزه‌های هنرمندان به نمایش بگذارد.

بعضی از مجسمه‌سازان آثار خود را به دولت‌ها یا صاحبان پروژه‌های ساختمانی می‌فروشند. نمایش مجسمه‌های آنها، در لابی ساختمان‌ها یا در پارک‌های عمومی واقعاً می‌تواند به هنرمندان و شناخته‌شدن آثار آنها کمک کند. در بیشتر موارد، پلاکی با نام خالق و سایر اطلاعات مربوط به او و همچنین خود اثر هنری مجسمه‌سازی‌شده در نزدیکی مجسمه نمایش داده می‌شود. بسیاری از مجسمه‌سازان ساعت‌های طولانی کار می‌کنند. کسی که پشتکار داشته باشد و اشتیاق و استعداد واقعی برای مجسمه سازی داشته باشد، به‌احتمال‌زیاد برای کار مجسمه سازی خود دستمزد متوسط یا بالاتر از حد متوسط دریافت خواهد کرد و همچنین بعد از مدتی به‌رسمیت شناخته می‌شود. کسانی که کار سخت را با تبلیغات ترکیب می‌کنند، بیشترین فروش را دارند و بالاترین نرخ پروژه را در میان هنرمندان به خودشان اختصاص می‌دهند.

۴ روش اصلی مجسمه‌سازی

هنرمندان گذشته و حال از مجموعه‌ای از تکنیک‌های رایج برای خلق این فیگورهای سه بعدی و اشکال هنری استفاده می‌کنند. بیایید نگاهی دقیق‌تر داشته باشیم به چهار نوع مختلف تکنیک مجسمه سازی که مجسمه‌سازان برای شاهکارهای خود استفاده می‌کنند. قبل از شروع باید بگوییم که این چهار شیوه فقط چهار نوع بنیادی ساخت مجسمه است و مجسمه سازی در شیوه‌های ساختش به‌خصوص در عصر مدرن هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد.

روش مونتاژ

روش مونتاژ در مجسمه

بافت، نور، رنگ، کنتراست، جرم، فرم، الگو و تناسبْ همشان نقش مهمی در مجسمه سازی دارند. هر هنرمند از این عناصر استفاده می‌کند تا ایده خود را روی خاک رس، چوب، موم، فلز، مرمر، گچ، یا سایر سنگ‌ها یا مواد معدنی ایجاد کند. در دوران ما، روش مونتاژ در مجسمه سازی، فرآیندی است که می‌تواند مواد مختلف را به یکدیگر متصل کند و فرمی را بسازد که کمتر کسی انتظار ایجاد آن را داشته است. حتماً دیده‌اید که مجسمه‌های مونتاژشده معمولاً حاوی ضایعات فلزی یا اشیاء یافت‌شده مختلف هستند که بافت مکمل و بعد انتزاعی اثر را ایجاد می‌کنند.

روش کنده‌کاری

کنده کاری و ساخت مجسمه

روش کنده‌کاری یا همان Carving Method می‌تواند شامل کنده‌کاری مستقیم و غیرمستقیم باشد. مهم این است که هر دو فرآیندهای کاهشی هستند و به‌طور سیستماتیک مواد را از متریال اولیع حذف می‌کنند. هنرمندان عموماً از ابزار دستی مخصوص برای اسکنه یا سفید‌کردن مواد و شکل‌دادن به متریال خود استفاده می‌کنند. مسلماً در زمانه ما ابزارهای برقی بسیار زیادی هم برای راحت‌تر‌کردن کار وجود دارد و همین ابزارها هم می‌توانند باعث خلاقیت هنرمندان شوند.

روش مدل‌سازی

روش مدل سازی در مجسمه سازی برعکس روش کنده‌کاری، یک فرآیند سازنده و افزایشی است. مجسمه‌های مدل‌شده برخی از قدیمی‌ترین انواع آثار هنری دستی هستند. این تکنیک کلاسیک، مستلزم شکل‌دادن به مواد نرم‌تری – مانند خاک رس، گچ، یا موم – برای ایجاد فرم مورد نظر است. هر طرحی که بر اساس مواد مبتنی بر پلاستیک مدل‌سازی شود، می‌تواند از طریق پخت در کورهْ سفت‌تر یا حتی از طریق ریخته‌گری تکرار شود. مدل‌سازی، بعد ذهنی مجسمه سازی را مهم‌تر کرده است و با توجه به وجود انواع نرم‌افزار، مدل‌سازی به یک توانایی فنی و تکنولوژیک تبدیل شده است که همزمان نیازمند دقت‌ مهندسی و هنرمندانه است.

روش ریخته‌گری

روش ریخته‌گری یکی دیگر از تکنیک‌های مجسمه سازی است. فرم‌های قالب‌گیری‌شده و مواد پخته‌شدهْ از ابزارهای لازم برای ساخت مجسمه از طریق این روش هستند. این فرآیند مستلزم مدل‌سازی و همچنین ریخته‌گری فرم برای ایجاد یک قطعه بادوام و ماندگار است. مایعات گرم‌شده – از جمله فلزاتی مانند برنز – قالب حجاری‌شده را که برای فرم‌دادن به یک شکل خاص طراحی شده است، پر می‌کنند و بعد آن فرم می‌تواند هم خودش یک مجسمه مستقل باشد و هم این‌که جزئی از یک مجسمه بزرگ‌تر را تشکیل دهد.

حرف آخر؛ برای تبدیل‌شدن به یک مجسمه‌ساز چه چیزی لازم است؟

قدرت کشف، توانایی‌های تکنیکی، فهم متریال و قدرت تجسمْ همان‌قدر برای مجسمه سازی اهمیت دارد که صبر. مجسمه سازیْ هنر صبرکردن است. شما چه با چوب و سنگ کار کنید و چه با فلز و گِل، چه ریخته‌گری کنید و چه اساس کارتان با مدل‌سازی‌های رایانشی باشد، باید بدانید که صبرکردن و تلاش مداوم در جهت ساخت، باید اساسی‌ترین ویژگی شما به‌عنوان یک مجسمه‌ساز را بسازد. از این جهت مجسمه سازی واقعاً شبیه به خود زندگی است مخصوصاً وقتی درنظر بگیرید در زندگی هم مثل مجسمه سازی همیشه ما در حال کم و زیاد کردن چیزها هستیم و هر حرکت بی‌هوا و نسنجیده‌ای می‌تواند، زیبایی زندگی ما را تخریب کند.

مجسمه ساز شدن

ما، اینجا در اکتیک، که جهان کشف تجربه‌های نوین است با شماییم تا شما را با اساتیدی در ارتباط قرار دهیم که نه‌تنها این هنر را تجربه کرده‌اند بلکه زندگی‌شان را با آن گذرانده‌اند. ما قرار است علاوه‌بر ساختن مجسمه، شیوه تفکر به دنیا از طریق این هنر را یاد بگیریم. مجسمه سازی برای شما چه معنایی دارد؟ از تجربه خودتان بنویسید و از این بگویید که چرا حس می‌کنید مجسمه سازی می‌تواند فهم شما از خودتان را تغییر دهد؟

3/5 - (2 امتیاز)

بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!


افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *